گره های کور و فروبسته کلاوه سر درگم بحران افغانستان
 عزیز آریانفر عزیز آریانفر

به باور بسیاری از کارشناسان مسایل افغانستان، در کلاوه سر درگم بحران کشور، چند گره کور است که تا باز نشوند، هر گونه سخن گفتن از صلح و امنیت و ثبات در کشور و منطقه، یاوه سرایی یی بیش نخواهد بود و بدون گشودن این گره ها، بحران با گذشت هر روز پیچیده تر و ژرف تر و چند لایه تر شده و خونبار تر شده، حل آن دشوار تر و دشوار تر خواهد گردید.

 

طرح این موضوع در این برهه، به این دلیل مهم است که به باور برخی از آگاهان، از یک سو، حضور نیروهای ائتلاف بین المللی در کشور برای تامین امنیت، صلح و ثبات، الترناتیو ندارد و از سوی دیگر، ادامه حضور آن ها در سیمای کنونی، به بن بست رسیده است و خطر شکست شان در فرجام این جنگ فرسایشی بی پایان و در پی آن فروپاشی افغانستان به دو یا چند بخش و درگیری یک جنگ خانمانسوز پیش بینی ناپذیر می رود.

 

 مهم ترین این کور گره های قرار زیر اند:

1-    زیر سوال بودن مشروعیت حضور نیروهای ناتو در افغانستان

2-   عدم اعاده وضعیت افغانستان چونان یک کشور بی طرف

3-   معمای قرار داد همکاری های استراتیژیک پارادکسال میان افغانستان و امریکا

4-    نبود قرار داد روشن عدم مداخله در امور یک دیگر میان افغانستان و پاکستان

5-   عدم مشروعیت رهبری کنونی افغانستان در پی تقلب گسترده در انتخابات

6-   نبود یک قانون اساسی کارا و پذیرا برای کشور

7-    ناکارآیی ساختار کنونی نظام سیاسی در افغانستان

8-    نبود استراتیژی روشن مبارزه بی امان و پیگیر در برابر القاعده، طالبان و دیگر تندروان

9-    نبود یک دولت فراگیر ملی و خطر فروپاشی کشور 

10-                     عدم شفافیت در مبارزه با مواد مخدر

 

روشن است گشودن گره های کور و فرو بسته بحران افغانستان کار ساده یی نبوده، مستلزم دگرگونی ریشه یی استراتیژی امریکا است و بی تردید موانع فراوانی بر سر راه آن قرار دارد. خوب، مگر این گره های کور دردمندانه در این کلاوه سر درگم وجود دارند و اگر گشوده نشوند، نباید هم انتظار یافتن سر نخ کلاوه را داشته باشیم و همچنین امنیت، صلح و ثبات به هیچ رو تامین نخواهد گردید و بحران می تواند به گونه لگام گسیخته ادامه یابد و چه بسا که پیچیدگی هایی از این هم بیشتری را بزاید.

 

راه های گشودن این گره های کور می تواند از دیدگاه تئوریک قرار زیر باشد:

1-   در آوردن همه نیروهای ائتلاف بین المللی زیر چتر واحد آیساف و پایان دادن به ماموریت ناتو

2-    برگزاری یک کنفرانس بین المللی در باره افغانستان زیر چتر سازمان ملل و اعاده وضعیت بی طرفی افغانستان یعنی اعلام افغانستان به عنوان یک کشور بی طرف و دادن تعهدات لازم در زمینه از سوی همه کشور های ذیدخل در بحران افغانستان به شمول سازمان های بین المللی

3-   فسخ و لغو قرار داد قرار داد همکاری های استراتیژیک میان امریکا و افغانستان برای جلب اعتماد دوباره همسایگان افغانستان

4-   عقد قرار داد عدم تعرض و عدم مداخله در امور یک دیگر میان افغانستان و پاکستان زیر نظر سازمان ملل و سپردن تعهدات بایسته در زمینه مانند توافقات ژنو در دوره داکتر نجیب از سوی امریکا، پاکستان و افغانستان با همکاری چین، روسیه، ایران، هند و عربستان.

5-   برگزاری لویه جرگه اضطراری و انتخاب یک رهیری مشروع به جای رهبری غیر مشروع کنونی با همکاری سازمان ملل

6-   تغییر و اصلاح قانون اساسی کنونی که عدم کارایی آن در عمل ثابت شده است.

7-   تغییر ساختار نظام سیاسی ناکار آمد کنونی و آوردن نظام ریاستی مختلط به جای رژیم ریاستی کلیت گرای کنونی با اعاده کرسی صدرات و تقسیم افغانستان به چند زون و انتخابی شدن ارگان های محلی قدرت (ولایت ها، ولسوالی ها، علاقه داری ها و شهرداری ها)

8-   تشکیل جبهه واحد ضد تروریستی در برابر القاعده و طالبان و سایر گروه های تند رو با اشتراک ارگانیک همه همسایگان افغانستان و همه قدرت های بزرگ زیر نظر سازمان ملل و ادامه مبارزه پیگیر و بی امان با آنان تا پیروزی کامل. پایان بخشیدن به هر گونه مذاکره و بازی های ابزاری با تروریست ها. بسیج همه پتنسیال کشور برای نبرد در برابر تروریسم یعنی القاعده، طالبان و سایر تندروان آشتی ناپذیر و در صورت عدم همکاری پاکستان، وضع تحریم های بسیار شدید در برابر آن کشور از سوی سازمان ملل و تجرید مطلق آن  کشور از سوی جامعه جهانی.

9-   ایجاد یک دولت فراگیر ملی با مشارکت گسترده همه لایه های جامعه افغانی به جای دولت تبار گرای غیر ملی کنونی. در این حال، در ساختار نظام نوین بایسته است تا رییس جمهور پشتون و صدر اعظم تاجیک، هر یک چهار، چهار معاون از اقوام بزرگ افغانستان داشته باشند و ریاست سنا و شورای ملی به نمایندگان شایسته برداران هزاره و ازبیک سپرده شود تا در بافت افقی قدرت توازن پذیرا و دادگرانه به میان بیاید و مشارکت گسترده ملی تامین شود.

10-                     مبارزه بی امان و خلل ناپذیر در برابر کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر از جمله به آتش کشیدن کشتزارهای مواد مخدر با بمب های آتشزا، نابودسازی آزمایشگاه های تولید این مواد، تعیین جزای اعدام برای قاچاقچیان بزرگ، تشکیل کمیسیون بین المللی مبارزه با مواد مخدر زیر نظر سازمان ملل با اشتراک کشورهایی که بیش از هر کشوری قربانی مواد مخدر بوده اند. مانند روسیه، ایران، پاکستان، کشورهای آسیای میانه، چین، افغانستان و کشورهای اروپایی و امریکا. نیروهای ائتلاف بین المللی باید در قبال مبارزه با مواد مخدر در ولایاتی که حضور دارند، در برابر این کمیسیون پاسخگو و مسوول باشند. همچنین بایسته است یک کمیسیون بین المللی نظامی مبارزه با مواد مخدر یرای کنترل نظامیان خارجی در افغانستان تشکیل و در پایگاه های هوایی بگرام، شیندند، کابل و قندهار مستقر شوند با حق بازرسی از هواپیماهای ترانسپورتی نظامی.

 

در واقع، این یک چهارچوب تیوریک برای حل ریشه یی مساله است و پیش شرط آن برگزاری یک کنفرانس بین المللی دیگر به سان کنفرانس بن در یکی از کشورهای بیطرف در مساله افغانستان زیر نظر سازمان ملل است.

 

روشن است در صورت ناگشوده ماندن این گره های کور، مشکل افغانستان حل نشده و تنها شکل آن دچار استحاله شده و بحران در اشکال جدیدی ادامه خواهد یافت.

 

تفصیل این مقاله را در وب لاگ  www.arianfar.com  مطالعه فرمایید.


August 28th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات